بدون عنوان
سلام پسرم میخوام ازت گلایه کنم امروز پسر خوبی نبودی مامانو اذیت کردی خیلی ناجور لگدم میزنی امروز دردم میاد خب بعضیاشون انقدر شدیدن که میترسم پوست شکمم پاره بشه بیفتی بیرون هرچی باهات حرف زدم فایده ای نداشت هرچی نازت کردم باهام آشتی نکردی حتی آب بازی هم باهات تو حموم کردم آروم نشدی همیشه وقتی تو حموم باهم بازی میکنیم کلی حال میکنی میدونم شمام از من دلخوری امروز یه اتفاقی برام افتاده که خیلی بخاطرش ناراحتم دکتر گفته وقتی ناراحت میشم و استرس دارم شما حالت بد میشه ولی دست خودم نیست مامانی خیلی داغونم ...
بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
سلام مامانی باز من رفتم دکتر باز هرچی از دهنش درومد بهم گفت همیشه دعوام میکنه میگه حرفمو گوش نمیدی درحالیکه من همه تلاشمو میکنم که همه چی خوب پیش بره نمیدونم چرا انقدر طلبکاره شایدم حق با اونه آخه میدونی پسرم این هفته بجای اینکه وزنم بیشتر بشه لاغرتر شدم اندازه دور شکمم هم فرقی نکرده این یعنی شما بزرگ نشدی مگه به مامان قول نداده بودی زود تپلی بشی من که فقط چیزایی که تو دوس داریو میخورم نمیدونم دیگه مشکلت چیه دکتر گفت باید برم سونوگرافی تا دقیق تر بررسی بشی ولی من حالم زیاد خوب نبود عجیب سرم گیج میرفت ...
بدون عنوان
بدون عنوان
سلام مامانی نمیدونی چقدر حوصله ام سررفته هیچ کاری ندارم بکنم رسما تو اتاق حبس شدم خیلی کسلم منی که نیم ساعتم نمیتونستم یجا بشینم کارم فقط شده خوابیدن و نگاه کردن به در و دیوار دیگه خیلی خسته شدم پسرم داداشتم که دیگه پدرمو درآورده زیادی داره اذیتم میکنه انقدر انرژیمو میگیره که ديگه هيچ كاري نميتونم بكنم از دیشب تا حالا هیچی نتونستم بخورم میدونم شمام اذیت میشی ولی دست خودم نیست حوصله ی غذاخوردنم ندارم کاشکی زودتر این قضیه تموم بشه هم شما راحت شی هم من ...